گویش تجریشی

گویش تجریشی
تجریشی
زبان بومی درایران
استان استان تهران شهرستان شمیرانات تجریش
منطقهالبرز جنوبی
گویش‌ها
تجریشی
آهاری
اوشانی
فشمی
الفبای فارسی
کدهای زبان
ایزو ۳–۶۳۹
نقشهٔ زبانی استان تهران، رنگ سبز تیره زبان مازندرانی، رنگ سبز روشن گویش‌های انتقالی بین فارسی و مازندرانی، رنگ زرد زبان فارسی

گویش تجریشی[۱] یکی از گویش‌های زبان فارسی و زیر مجموعه گویش‌های فارسی-تبری است.[۲]

حبیب برجیان، زبان‌شناس ایرانی، که بررسی کامل تمام منابع در دسترس از گویش تجریشی را انجام داده در پایان تحقیق خود می‌نویسد: «بررسی ژنتیکی گویش تجریش این امر را تأیید می‌کند که تجریشی، علی‌رغم تغییرات جزئی نسبت به فارسی استاندارد امروزی، تفاوتی با گروه فارسی (زبان‌های ایرانی جنوب غربی) نشان نمی‌دهد. در ریخت‌شناسی فعل است که در تجریشی یک تأثیر بزرگ از زبان‌های حاشیه دریای خزر پیدا می‌کنیم که به واسطه پیوندهای قدیمی اجتماعی-اقتصادی با نواحی شمال کشور بر این گویش تأثیرگذار شده‌است؛ بنابراین می‌توانیم تجریشی و دیگر گویش‌های شمیرانی را فارسی با تاثیرگیری قابل توجه از گویش‌های حاشیه دریای خزر بدانیم.»

حبیب برجیان در ادامه می‌نویسد: «با کمال تعجب، ما در گویش تجریش و دیگر روستاهای قدیم شمریان هیچ اثری از زیربنای شاخه زبان‌های ایرانی شمال غربی نمی‌یابیم … و تنها چیزی که در این میان می‌توان یافت لایه صرفی نسبتاً سطحی است که از گویش‌های خزری جذب شده‌است. این نشان‌دهنده آن است که تجریش، شمیران، ری و سکونتگاه‌های مجاور آن از دورانی بسیار اولیه فارسی‌زبان بوده‌اند.[۳]

گویش‌های انتقالی بین فارسی و مازندرانی را گویش‌های فارسی-مازندرانی نامیده‌اند که در مناطق شمالی‌تر از شمیران نظیر آهار، اوشان و فشم گویش می‌شود.[۴] دانشنامه ایرانیکا درباب زبان منطقه قصران آورده‌است که باید به دو بخش باید تقسیم شود. زبان بومیان شمال و شمال شرق منطقه بخش درونی قصران نزدیکی بسیار زیادی به زبان مازندرانی دارد. گویش منطقه جنوبی از اوشان در مرکز تا جاجرود و تجریش در جنوب شمیران حالت انتقالی بین فارسی و مازندرانی دارد و تأثیراتی از زبان‌های حاشیه دریای خزر را نشان می‌دهد.[۵][۶] والنتین ژوکوفسکی خاورشناس و زبان‌شناس روس اواخر قرن ۱۹ میلادی در سفری که به ایران داشت در حوالی شمیران با گویش تجریشی آشنا شده و در آثارش به این گویش اشاره می‌کند.

۳۴۲۳ به دلیل تأثیر زبان مازندرانی بر تجریشی برخی آن را در دسته انتقالی بین فارسی و مازندرانی ذکر کرده‌اند.[۷] می‌باشد. به اعتقاد حبیب برجیان گویش تجریشی گویشی منقرض شده‌است.[۸] به گفته حسین سامعی، دکتر سامعی نقل نمودند که تجریشی اصیل می‌باشند و هنوز در خانواده ایشان سالخوردگان بین خود به گویش تجریشی سخن می‌گویند.[۹] به گفته الهه گل‌بستان گویش آهاری گویشی از گویش‌های تجریشی است.[۱۰] به گفته وی این گویش تحت تأثیر زبان فارسی در شرف انقراض می‌باشد.[۱۱]

تحقیق دربارهٔ گویش تجریش را نخستین بار ژوکوفسکی در سال ۱۸۸۳ تا ۱۸۸۹ انجام داد و سپس سامعی در سال ۱۳۸۳ تحقیق جامع‌تری را در این باره منتشر کرد.[۱۲] به گفته مهدی علمداری در حال حاضر فقط بعضی افراد مسن تجریش با این گویش آشنایی دارند اما در روستاهای دورتر از مرکز تجریش هنوز کم و بیش به آن سخن می‌گویند. این گویش شباهت زیادی به گویش مناطق جنوبی شهرهای دماوند مانند گیلیارد و آیینه‌ورزان دارد.[۱۳]

به گفتهٔ حبیب برجیان در دامنه جنوبی رشته کوه البرز طیف وسیعی از لهجه‌های ترکیبی وجود دارند که می‌توانند به دو گروه تقسیم شوند: گروه نخست گویش‌های طبری هستند که تحت تأثیر زبان فارسی هستند که اصطلاحاً به آن گویش تبری‌گون گفته می‌شود و گروه دوم گویش‌های زبان فارسی هستند که تحت تأثیر زبان طبری قرار داشته‌اند و به نوعی مرز انتقال دو زبان طبری و فارسی محسوب می‌شوند. در گویش‌های انتقالی یک واگرایی در واژگان فارسی دیده می‌شود که با لهجه تهرانی تلفظ می‌شوند و از نظر ریخت‌شناسی بسیار شبیه به گویش تهرانی هستند ولیکن از نظر فعلی تحت تأثیر زبان مازندرانی هستند و دراین گویش‌ها افعال مازندرانی در غالب فارسی صرف می‌شود. باوجود نزدیکی بین گویش‌های انتقالی و فارسی، به علت وجود واژگان متفاوت و استفاده از افعال مازندرانی درک متقابل بین گویشوران این دو زبان به شدت پایین می‌باشد و پژوهشگرانی همچون صادق کیا از زبان طبری برای فهم این گونه گویش‌ها بهره جسته‌اند.[۱۴]

دانشنامه ایرانیکا درباب زبان منطقه قصران آورده‌است که باید به دو بخش باید تقسیم شود. زبان بومیان شمال و شمال شرق منطقه بخش درونی قصران نزدیکی بسیار زیادی به زبان مازندرانی دارد. گویش منطقه جنوبی از اوشان در مرکز تا جاجرود و تجریش در جنوب شمیران گونه ای از گویش‌های انتقالی است.[۱۵][۱۶]

والنتین ژوکوفسکی خاورشناس و زبان‌شناس روس اواخر قرن ۱۹ میلادی در سفری که به ایران داشت در حوالی شمیران با گویش تجریشی آشنا شده و در آثارش به این گویش اشاره می‌کندو تا امروز در محدوده‌هایی از جمله سرآسیاب دولاب، شاه عبدالعظیم و… هنوز هم افرادی با لهجه شمیرانی صحبت می‌کنند.[۱۷]. گیتی دیهیم در کتاب بررسی خرده‌گویش‌های منطقهٔ قصران به انضمام واژه‌نامهٔ قصرانی آورده‌است: البته زبان رایج در لالان مانند اوشان، فشم، میگون و لواسان، کاملاً تاتی نیست و زبان مازندرانی بسیار در آن نفوذ یافته‌است. گویش مردم لالان به گویش روستاهای امامه، زایگان، آبنیک، گرمابدر، میگون و شمشک در قصران بسیار نزدیک است. نفوذ مازندرانی در زبان تاتی قصران به این دلیل است که قصران در گذشته تحت حاکمیت طبرستان قرار داشته اما در تقسیمات کشوری معاصر جزو استان تهران محسوب می‌شود.[۱۸]حسین کریمان در جلد دوم کتاب قصران کوهسران آورده‌است :منطقه قصران باستانی شامل مناطق اوشان، فشم، شمشک، گاجره و روستاهای کوهپایه‌ای توچلال تا مناطق غربی رودخانه جاجرود. زبان عمومی مردم قصران لهجه‌ای از زبان باستانی پهلوی است که زبان طبری یا مازندرانی، که از ریشهٔ زبان‌های دیرین ایرانی است، و عربی و اندکی ترکی، بدان درآمیخته و از زبان دری نیز در قرون اسلامی تأثیر یافته‌است، و هر چه از ری به مازندران نزدیک تر شوند بر میزان لهجهٔ مازندرانی به همان نسبت افزوده می‌شود، چنان‌که در لهجهٔ میگون و شهرستانک و لالان و زایگان و روته و گرمابدر و شمشک و دربندسر لهجهٔ مازندرانی غلبه دارد.[۱۹]

محدوده جغرافیایی[ویرایش]

گویش تجریشی گویش بومیان تجریش بود که در تجریش گویش می‌شده‌است.[۲۰]

دستور زبان[ویرایش]

ضمایر[ویرایش]

در گویش تجریش ضمیر سه حالت دارد: فاعلی، مفعولی و ملکی.[۲۱]

ضمیر ۱ مفرد ۲ مفرد ۳ مفرد ۱ جمع ۲ جمع ۳ جمع
فاعلی، تجریش man tu u šomâ unâhâ
مفعولی، تجریش manro toro uro mâro šomaro unâhâro
ملکی، تجریش m t š mon ton šon

شناسه[ویرایش]

در گویش تجریش شناسه‌ها به صورت زیر در آخر فعل می‌آیند:

گذشته ۱ مفرد ۲ مفرد ۳ مفرد ۱ جمع ۲ جمع ۳ جمع
شناسه پس از همخوان (صامت) am i im in an
شناسه پس از واکه (حرف صدادار) فعل حال m y e ym yn n
شناسه پس از واکه (حرف صدادار) فعل گذشته m y ym yn n
شناسه پس از واکه (ی) am ey eym eyn an

صرف فعل[ویرایش]

در جدول زیر فعل دادن (hâdian) بر اساس گویش تجریش در زمان‌های مختلف صرف می‌شود.[۲۲]

زمان/شخص ۱ مفرد ۲ مفرد ۳ مفرد ۱ جمع ۲ جمع ۳ جمع
حال التزامی hâdam hâdi hâde hâdim hâdin hâdan
حال ساده hâmdam hâmdi hâmde hâmdim hâmdin hâmdan
حال در حال انجام daram-hâmdam dari-hâmdi dare-hâmde darim-hâmdim darin-hâmdin daran-hâmdan
گذشته ساده hâdâm hâdây hâdâ hâdâym hâdâyn hâdân
گذشته استمراری hâmdâm hâmdây hâmdâye hâmdâym hâmdâyn hâmdân
گذشته در حال انجام dabom-hâmdâm daboy-hâmdây dabo-hâmdâye daboym-hâmdâym daboyn-hâmdâyn dabon-hâmdân
گذشته کامل hâdaye bom hâdaye boy hâdaye bo hâdaye boym hâdaye boyn hâdaye bon

در جدول زیر فعل دیدن (bedian) بر اساس گویش تجریش در زمان‌های مختلف صرف می‌شود.[۲۳]

زمان/شخص ۱ مفرد ۲ مفرد ۳ مفرد ۱ جمع ۲ جمع ۳ جمع
حال التزامی beinam beini beine beinim beinin beinan
حال ساده meinam meini meine meinim meinin meinan
حال در حال انجام daram-meinam dari-meini dare-meine darim-meinim darin-meinin daran-meinan
گذشته ساده bediam bediey bedi bedieym bedieyn bedian
گذشته استمراری mediam mediey medi medieym medieyn median
گذشته در حال انجام dabom-mediam daboy-mediey dabo-medi daboym-medieym daboyn-medieyn dabon-median
گذشته کامل bedia bom bedia boy bedia bo bedia boym bedia boyn bedia bon

نشانه جمع[ویرایش]

اسم در گویش تجریشی با [hâ] و [â] به اسم جمع تبدیل می‌شود.[۲۴]

خونه‌ها xona
بچه‌ها iâlâ

نشانه نکره[ویرایش]

در گویش تجریشی با افزودن حرف [yek] یا [ye] به اول جمله اسم نکره ایجاد می‌شود همچنین اگر به آخر اسمی حرف [i] اضافه شود اسم نکره ساخته می‌شود.[۲۵]

یک نفر yek kesi
یک پسر yâli

مضاف مضافٌ‌الیه[ویرایش]

در گویش تجریشی همچون زبان‌های فارسی مضافٌ‌الیه پس از مضاف می‌آید. در گویش طالقانی و مازندرانی و گیلکی برخلاف این قاعده عمل می‌شود.[۲۶]

نماز شب nemâz šou
پل بالا pul bâlâ

صفت و موصوف[ویرایش]

در گویش تجریشی همچون زبان فارسی صفت پس از موصوف می‌آید. در گویش طالقانی و مازندرانی و گیلکی برخلاف این قاعده عمل می‌شود.[۲۷]

نان سوخته nun besauxte
صورت سفید dim sefidi

حرف اضافه[ویرایش]

در گویش تجریشی حرف اضافه از قبیل زیر است:[۲۸]

فارسی معیار گویش تجریش
از ez/az
روی bar
به be
در de/mon/mun
روی ru
با vâ/vo
برای vase
را o/u/ro/ra
فارسی معیار گویش تجریش
بینی در صورت هست demog mon dim dere
برو در خانه bašu mun xune
برای این دختر می‌آورم vase i duxteri miorem
پشیمان بود چرا من سکه مسی (پول سیاه) را نگرفتم pešimon vobu vase či men puli siyoru honegetam
با تو کار دارد vo tu kor dore
کفشم در پام نبود kušem pomde danabu
هر دو زن را بده har dotu zonu hode
آن پسر را می‌خواهد un puserro moxo
قبل از این کدخدای ده بودم piš ez inâ xydoi de bum

فعل شدن[ویرایش]

در گویش تجریشی سه فعل [gedian] و [bavoan] و [šodan] به معنای شدن است.[۲۹]

فارسی معیار گویش تجریش
سنگین شد sangin gede
خوب می‌شوند xob megedian
خوب شدم xob bavum
عوض شد avaz bavo
غروب که می‌شود qorub ke meše

فعل بودن[ویرایش]

در گویش تجریش همچون زبان مازندرانی برای بیان بودن در جایی از فعل [dar] (زمان حال) و از فعل [dav] (زمان گذشته) استفاده می‌شود.[۳۰]

فارسی معیار گویش تجریش
کتاب کجا هست ketâb koje dare
این بچه کجا هست i yâlak koje dare
دیشب کجا بودی dišo koje davoy
یک نفر اینجا بود ye nafer injâ davo

افعال[ویرایش]

شماری از افعال تجریشی و مقایسه آن با گویش ساری و فارسی:

گویش تجریش گویش ساری فارسی
biyâmom biyâmome آمدم
biyoudan biyourden آوردن
dabessam davesseme بستم
hâmde hedâ داد
mukunam kumbe می‌کنم
kunam hâkunem بکنم
baressiey baresiye رسید
meresi reseni می‌رسی

واژگان[ویرایش]

شماری از واژه‌های تجریشی و مقایسه آن با گویش کجوری و فارسی:

گویش تجریش گویش کجوری (کندلوس) فارسی
puser rikâ/pesar پسر
yâl/beče vače پسر
adisa ašnufe عطسه
vase vesse برای
mišgâ/gungušd mičkâ گنجشک
vezgak vag قورباغه
četuni čitini چطورید
dim dim صورت
bua piyar پدر
nana mâr/nenâ مادر
qalâq kalâj کلاغ
bol bâl دست

جستارهای وابسته[ویرایش]

منابع[ویرایش]

  1. BORJIAN, HABIB (2011). ""The extinct dialect of Tajrish: Caspian or Persian?"". Jurnale of Persianate Studies (به انگلیسی): 246.
  2. Journal of Persianate Studies 4 (2011) 246-271 brill.nl/jps T h e Extinct Dialect of Tajrish: Caspian or Persian? Habib Borjian Encyclopaedia Iranica. p.265.
  3. Journal of Persianate Studies 4 (2011) 246-271 brill.nl/jps The Extinct Dialect of Tajrish: Caspian or Persian? Habib Borjian Encyclopaedia Iranica. p.265.
  4. الهه گل بستان، نظام صرف فعلی در گویش آهاری، ۱۲۱.
  5. the region can be divided into two linguistic zones: (1) The vernaculars of the north and southeast of Inner Qaṣrān show high degrees of affinity with Ṭabari (Māzandarāni) but with a substantial blend of Persian vocabulary and grammar; they are thus coined as ‘Ṭabaroid’ (Borjian, 1913b). (2) The southern dialects, from Ušān in the middle course of the Upper Jājrud southward to Tajriš in Šemirān, are given the appellation ‘Perso-Tabaric’ on the grounds that they are akin to Persian, while carrying a thick Caspian stratum, Giti Deyhim and EIr. , “QAṢRĀN,” Encyclopædia Iranica, online edition
  6. دیهیم گیتی، کتاب «بررسی خرده‌گویش‌های منطقه قصران»، ۱۳۸۴، چاپ اول، نشر فرهنگستان زبان و ادب فارسی، فصل قصران خارج: داستان تجریشی {{صفحه؟}}
  7. BORJIAN, HABIB (2013). ""Perso-Tabaric Dialects in the Language Transition Zone Bordering Mazandaran"" (PDF). Studia Iranica (به انگلیسی): 195.
  8. BORJIAN, HABIB (2011). ""The extinct dialect of Tajrish: Caspian or Persian?"". Jurnale of Persianate Studies (به انگلیسی): 246.
  9. سامعی، حسین (۱۳۹۲). «گویش تجریشی». فصلنامه فرهنگ مردم، سال دوازدهم شماره ۴۵ (پیاپی ۴۶، بهار و تابستان ۱۳۹۲) (۷): ۹۷.
  10. گل بستان، الهه (۱۳۹۶). «نظام صرف فعلی در گویش آهاری» (PDF). زبان‌ها و گویش‌های ایرانی (۸): ۱۲۱.
  11. گل بستان، الهه (۱۳۹۶). «نظام صرف فعلی در گویش آهاری» (PDF). زبان‌ها و گویش‌های ایرانی (۸): ۱۳۴.
  12. علمداری، مهدی (۱۳۸۵). «پژوهشی تازه در گویش دماوندی». گویش‌شناسی (۵): ۶۲.
  13. علمداری، مهدی (۱۳۸۵). «پژوهشی تازه در گویش دماوندی». گویش‌شناسی (۵): ۶۲.
  14. BORJIAN, HABIB (2013). ""Perso-Tabaric Dialects in the Language Transition Zone Bordering Mazandaran"" (PDF). Studia Iranica (به انگلیسی): 196.
  15. the region can be divided into two linguistic zones: (1) The vernaculars of the north and southeast of Inner Qaṣrān show high degrees of affinity with Ṭabari (Māzandarāni) but with a substantial blend of Persian vocabulary and grammar; they are thus coined as ‘Ṭabaroid’ (Borjian, 1913b). (2) The southern dialects, from Ušān in the middle course of the Upper Jājrud southward to Tajriš in Šemirān, are given the appellation ‘Perso-Tabaric’ on the grounds that they are akin to Persian, while carrying a thick Caspian stratum, Giti Deyhim and EIr. , “QAṢRĀN,” Encyclopædia Iranica, online edition
  16. دیهیم گیتی، کتاب «بررسی خرده‌گویش‌های منطقه قصران»، ۱۳۸۴، چاپ اول، نشر فرهنگستان زبان و ادب فارسی، فصل قصران خارج: داستان تجریشی {{صفحه؟}}
  17. «بررسی لهجه تهرانی در گفتگو با پژوهشگران تاریخ پایتخت و زبان‌شناسان». همشهری آنلاین.
  18. دیهیم گیتی، کتاب «بررسی خرده‌گویش‌های منطقه قصران»، ۱۳۸۴، چاپ اول، نشر فرهنگستان زبان و ادب فارسی.
  19. کریمان، حسین (۱۳۸۶). قصران (کوهسران). تهران: وزیری (کالینگور). ص. جلد دوم صفحه ۷۵۸. شابک ۹۷۸۹۶۴۵۲۸۱۰۱۲.
  20. BORJIAN, HABIB (2013). ""Perso-Tabaric Dialects in the Language Transition Zone Bordering Mazandaran"" (PDF). Studia Iranica (به انگلیسی): 198.
  21. BORJIAN, HABIB (2011). ""The extinct dialect of Tajrish: Caspian or Persian?"". Jurnale of Persianate Studies (به انگلیسی): 252.
  22. BORJIAN, HABIB (2013). ""Perso-Tabaric Dialects in the Language Transition Zone Bordering Mazandaran"" (PDF). Studia Iranica (به انگلیسی): 214.
  23. BORJIAN, HABIB (2013). ""Perso-Tabaric Dialects in the Language Transition Zone Bordering Mazandaran"" (PDF). Studia Iranica (به انگلیسی): 214.
  24. BORJIAN, HABIB (2011). ""The extinct dialect of Tajrish: Caspian or Persian?"". Jurnale of Persianate Studies (به انگلیسی): 249.
  25. BORJIAN, HABIB (2011). ""The extinct dialect of Tajrish: Caspian or Persian?"". Jurnale of Persianate Studies (به انگلیسی): 249.
  26. BORJIAN, HABIB (2011). ""The extinct dialect of Tajrish: Caspian or Persian?"". Jurnale of Persianate Studies (به انگلیسی): 249.
  27. BORJIAN, HABIB (2011). ""The extinct dialect of Tajrish: Caspian or Persian?"". Jurnale of Persianate Studies (به انگلیسی): 249.
  28. BORJIAN, HABIB (2011). ""The extinct dialect of Tajrish: Caspian or Persian?"". Jurnale of Persianate Studies (به انگلیسی): 252.
  29. BORJIAN, HABIB (2011). ""The extinct dialect of Tajrish: Caspian or Persian?"". Jurnale of Persianate Studies (به انگلیسی): 254.
  30. BORJIAN, HABIB (2011). ""The extinct dialect of Tajrish: Caspian or Persian?"". Jurnale of Persianate Studies (به انگلیسی): 254.