عفت ماهباز

عفت ماهباز
زادهٔ۱۳۳۸
لنگرود
ملیتایرانی
پیشهفعال سیاسی
فعال حقوق بشر
نویسنده
حزب سیاسیسازمان چریک‌های فدائی خلق ایران (سابق)
سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) (سابق)
همسر(ها)علیرضا (شاپور) اسکندری

عفت ماهباز (زادهٔ ۱۳۳۸ در لنگرود) فعال سیاسی و حقوق بشری، فعال حقوق زنان و زندانی سیاسی سابق ایرانی است. او از زندانیان سیاسی دههٔ ۶۰ و جان‌به‌در بردگان اعدام دسته‌جمعی زندانیان عقیدتی سیاسی ایران در تابستان ۱۳۶۷ است.

زندگی و فعالیت‌ها[ویرایش]

عفت ماهباز که زادهٔ سال ۱۳۳۸ در شهر لنگرود است، تحت تأثیر سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران در دهه ۱۳۵۰، و پس انقلاب ۱۳۵۷ در تهران به یکی از تشکل‌های دانشجویی این سازمان به نام «پیشگام» می‌پیوندد. او در این تشکل دانشجویی، با همسر خود، شاهپور اسکندری آشنا می‌شود و پس از مدتی با یکدیگر ازدواج می‌کنند. پس از انشعاب سازمان چریک‌های فدایی خلق در تیرماه ۱۳۵۹، او و همسرش به به شاخه اکثریت این سازمان می‌پیوندند. عفت ماهباز و شاهپور اسکندری در نوروز ۱۳۶۳ در یکی از خیابان‌های تهران توسط پاسداران جمهوری اسلامی دستگیر و به زندان اوین منتقل می‌شوند.[۱]

زندان و دههٔ ۶۰[ویرایش]

طبق داده‌های بنیاد عبدالرحمان برومند، برادر عفت ماهباز، علی ماهباز، که از اعضای سازمان فداییان خلق (اکثریت) بوده‌است، در آذر ماه ۱۳۶۰ در زندان اوین تهران به اتهام «گفتار یا پندار ضدانقلابی» اعدام و پیکر وی در گورستان خاوران به خاک سپرده می‌شود. عفت ماهباز و همسرش شاپور اسکندری در تاریخ ۲ فروردین ۱۳۶۳ دستگیر می‌شوند. عفت ماهباز ۷ سال را زندان به همراه شکنجه گذرانده‌است. بعدتر در تابستان ۱۳۶۷ اعلام می‌شود که همسرش علیرضا اسکندری، در جریان اعدام دسته‌جمعی زندانیان عقیدتی سیاسی ایران در تابستان ۱۳۶۷ اعدام شده و در گورستان خاوران دفن شده‌است.[۲]

شکنجه‌ها در زندان[ویرایش]

عفت ماهباز که در طول مدت بازداشت خود در زندان اوین تحت شکنجه قرار داشته‌است، دربارهٔ شرایط زندان گفت: «شلاق می‌زدند که نماز بخوانیم؛ شکنجه می‌کردند تا انسان را از انسانیت‌اش به‌درآورند، می‌خواستند بشوی «میمون لاجوردی»... می‌خواستند انسان نباشی.»[۳] او همچنین در نامه‌ای که برای همسر ابراهیم رئیسی نوشته بود اذعان داشت: «به عنوان یک فرد که در دادگاهی چند دقیقه محاکمه شدم به جرم نخواندن نماز روزها و ساعت‌ها شکنجه شدم و امروز پس گذشت سال‌ها، هنوز صدای اذان و نوحه آهنگران تنم را به رعشه می اندازد یعنی هنوز پس از از گذشت سی سال، اثرات شکنجه باقی مانده‌است.»[۴]

مهاجرت[ویرایش]

عفت ماهباز در مصاحبه‌ای به ایران‌وایر گفت که به‌دلیل شرایط سخت زندگی در ایران، دو سال و نیم پس از آزادی به آلمان مهاجرت کرد.[۵]

نامه به جمیله علم الهدی[ویرایش]

در اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۶، عفت ماهباز در نامه‌ای به جمیله علم‌الهدی از اعدام دسته‌جمعی زندانیان عقیدتی سیاسی ایران در تابستان ۱۳۶۷ گفت و به او گفت که همسرش سید ابراهیم رئیسی در این کشتار دست داشته‌است. او در قسمتی از نامهٔ خود به علم‌الهدی نوشته‌است:[۴][۶]

خانم جمیله، به همسرتان ابراهیم رییسی بگویید به عنوان قاتل هزاران‌ها جوان نمی‌تواند رئیس‌جمهور همه مردم ایران بشود او باید بهراسد از روزی که فرزندان و نوادگان این سرزمین بپرسند شما با فرزندان این مرز و بوم چه کرده‌اید؟!

او دربارهٔ انتشار نامهٔ خود گفت که قصدش از این کار اطلاع‌رسانی به مردم ایران درمورد کشتارهای دههٔ ۶۰ توسط نظام جمهوری اسلامی بوده‌است.[۵]

آثار[ویرایش]

«فراموشم مکن» کتابی از عفت ماهباز است در بیستمین سالگرد کشتار زندانیان در تابستان سال ۱۳۸۷ منتشر شد. او در این کتاب خاطرات خود در فاصله سال‌های ۱۳۶۳ تا ۱۳۶۹ در زندان‌های جمهوری اسلامی را شرح داده‌است. او در آغاز این کتاب از رابطهٔ عاشقانه‌اش با همسرش و مرگ فرزند خردسالش می‌گوید. او همچنین در این کتاب به جزئیات زندگی، روابط زندانیان و چگونگی شرایط زندان‌ها و اعدام می‌پردازد.[۱][۷]

منابع[ویرایش]

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ «کتابی دیگر علیه فراموشی در معرفی اثری از عفت ماهباز». دویچه‌وله فارسی. ۲ آذر ۱۳۸۷.
  2. «اعدام‌های سال ۶۷ در زندان اوین به روایت عفت ماهباز». www.radiozamaneh.com. دریافت‌شده در ۲۰۲۳-۰۳-۰۹.
  3. ««شلاق می‌زدند که نماز بخوانیم»». www.radiozamaneh.com. دریافت‌شده در ۲۰۲۳-۰۳-۰۹.
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ عفت ماهباز (۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۶). «همسر ۲۸ ساله شما حکم مرگ صدها جوان را صادر کرد». ایران‌وایر.
  5. ۵٫۰ ۵٫۱ «نامه‌ای علیه فراموشی، گفت‌وگو با عفت ماهباز دربارهٔ نامه‌اش به همسر ابراهیم رییسی». ایران‌وایر. ۴ خرداد ۱۴۰۰.
  6. «نامهٔ عفت به جمیله». سایت میلیون ایران. ۲۰۱۷-۰۵-۰۹. دریافت‌شده در ۲۰۲۳-۰۳-۰۹.
  7. «فقط به‌خاطر دنیایی بهتر… – DW – ۱۳۸۷/۹/۴». dw.com. دریافت‌شده در ۲۰۲۳-۰۳-۰۹.