خودبین

خود بینی (انگلیسی: Vanity)، و غرور هسته اصلی روابط متقابل انسانها است.

خود بینی[ویرایش]

خود بینی و پر مدعایی‌ها، هسته اصلی روابط متقابل انسانها است.[۱]

غربت[ویرایش]

خود بینی بود که نخستین بار انسان را از روح، «روح کلی the Universal Spirit»، «فیض الهی Divine grace» فضل الهی جدا کرد.

آینه نماد خود بینی[ویرایش]

در داستان‌های اساطیری آمده روزگاری انسان می‌توانست از میان آینه آمد و شد کند. اما در ترفندی جادویی محبوس آینهٔ خود شد.

و همچون یک رؤیا وظیفهٔ پر ملال تکرار اعمال «خود» را به عهده گرفت[۲]

غرق تصویر خویش[ویرایش]

در این نقاشی "Daydreams" اثر توما کوتور، رذیلت غرور از طریق پسری در حال دمیدن حباب ها نشان داده شده است.موزه هنر والترز.

خود بزرگ بینی به منزله نیروی تولید شده در اثر تصویر خویش است. انسانی که غرق در تصویر خویش، باشد. از آنجا که امیدی ندارد زمانی بتواند به سر منشأ چیزها باز گردد، در وجود خویشتن در طلب تسلی و آرامش است. و با این کار قصد دارد تصویر خود را جاودان سازد.

جدایی از فیض الهی[ویرایش]

هیچ امیدی نیست که انسان غرق در تصویر خویش، به سر منشأ چیزها بازگردد، تعقل قلب انسان را از خود بینی و همراه ملازمش یعنی خود بزرگ بینی دور می‌کند.

لایه زیرین نقاب خود بزرگ بینی، ترحم و دلسوزی به حال خود است که تغییر شکل داده.[۳]

بزرگان معرفتی دو برخورد داشته‌اند:

  1. شفقت با عامه.
  2. در طلب معرفت عدم دلسوزی به حال خود.[۴]

منابع[ویرایش]

  1. The Eagle's Gift، Simon and Schuster, 1981
  2. خورخه لوئیس بورخس ترجمه احمد اخوت، کتاب موجودات خیالی، تهران ماه ریز ۱۳۸۰ ص ۶۴
  3. Carlos Castaneda، The Power of Silence، Simon and Schuster, 1991
  4. یزدانپناه عسکری (۱۴۰۰داستان‌های بی‌کرانگی (شرح حکایت‌های اسرارالتوحید)، سرانه، ص. ۶۲